حالم خیلی بده
حس می کنم خدا دیگه زیادی داره حالم رو می گیره
حس می کنم اگه بمیرم راحتترم
از اینهمه سر و صدا از این همه سکون خسته شدم
همه روزها تکراری و تکراری
دارم کم میارم
هم تو عشق،هم تو زندگیم،هم تو نفسهام
خدایا چقدر خسته ام
چقدر افسردم
اونچه تو وجودم تو ذهنم تو قلبم میگذره نمی تونم بنویسم
فقط میدونم که خسته ام خیلی هم خسته