هرچه خاموش شود نورفشان کوکب اوست عاشقی مذهب او کرب و بلا مکتب اوست
ای عشق عزیز نیرویت را تازه کن تا گفته نشود تیزی تو کندتر از اشتها است.
اشتهائی که اگر امروز با غذا دادن و خورانیدن کاهش می یابد فردا زور و نیروی پیشین را می یابد.
پس ای عشق ، تو نیز چنین باش ، اگر امروز چشمان گرسنه ات را پر می کنی ، بحدی که در پری به چشمک زدن می افتند ، فردا دوباره چشم بگشا و بنگر و روح عشق را با کُنی و سردی دائمی مکش.
بگذار این فاصله و دوری حزن انگیر چون اقیانوسی باشد که کرانه را از هم جدا می سازد درمحلی که دو نامزد تازه عهد بسته هر روز به آن کرانه می آیندتا وقتی برگشت عشق را می بینند دیدن آن شیرین تر و با خیر و با برکت تر باشد.
یا این فاصله را زمستانی بخوان که چون پر از اندوه و دلواپسی است استقبال تابستان را سه برابر خواستنی تر و عالی تر می گرداند.