ببار باران که دلتنگم...مثالِ مرده بی رنگم
ببار باران کمی آرام...
که پاییز هم صدایم شد
که دلتنگی وتنهایی رفیق باوفایم شد
ببار باران......
بزن برشیشه ی قلبم بکوب این شیشه را بشکن
که درد کمتری دارد اگر با دستِ تو باشد
ببار باران.....
که تا اوج نخفتن ها مدام باریدم ازیادش
ببار باران..درخت وبرگ خوابیدن
اقاقی..یاس وحشی..کوچه ها روزهاست خشکیدن
ببار باران..جماعت عشق را کشتن
کلاغا بوته ی سبز وفا را بی صدا خوردن...
ولی باران تو با من بی وفایی.......
تو هم تا خانه ی همسایه می باری و تا من....
می شوی یک ابرتوخالی
ببار باران........
ببار باران..................که تنهایم

ای آسمان زیبا امشب دلم گرفته
از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته
یک سینه غرق مستی دارد هوای باران
از این خراب رسوا امشب دلم گرفته
امشب خیال دارم تا صبح گریه کنم
شرمنده ام خدایا امشب دلم گرفته
خون دل شکسته بر دیدگان تشنه
باید شود هویدا امشب دلم گرفته
ساقی عجب صفایی دارد پیاله ی تو
پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته
گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است
فردا به چشم اما امشب دلم گرفته